جبهه شرقی دنا شامل قلل کل گایونه، پازن پیر، رمسه، تاپو، قاش سرخل، نول جنوبی و نول شمالی، کل خرمن، کله‌قندی، نمک و برف کرمو است و تمام این قله‌ها به‌جز قله کله‌قندی بالای 4هزار متر ارتفاع دارند.
کد خبر: ۹۹۳۱۹۳
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۹ 12 September 2021

دو قله‌های «شاهین و دیمه» به‌عنوان ۵۴ و ۵۵‌مین قله بالای چهارهزار متر دنا شناسایی شد.
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، قله‌های دوقلوی شاهین با ارتفاع 4052 متر و دیمه با ارتفاع 4034 متر مشرف بر دشت زیبای گایونه توسط تیم تحقیقاتی باشگاه کوه‌نوردی کهگیلویه و بویراحمد با مدیریت سید سعید مهریان شناسایی شده‌اند و رخ شمالی این دو قله در دره خرسی و رخ جنوبی آن‍ها دشت گایونه و در یال شرقی پازن پیر واقع شده‌اند.
رشته‌کوه دنا مشتمل بر سه بخش یا جبهه شرقی، مرکزی و غربی است که بخش شرقی این رشته‌کوه از دهستان کاکان بویراحمد شروع می‌شود و به گردنه بیژن در سی‌سخت خاتمه می‌یابد.
جبهه شرقی دنا شامل قلل کل گایونه، پازن پیر، رمسه، تاپو، قاش سرخل، نول جنوبی و نول شمالی، کل خرمن، کله‌قندی، نمک و برف کرمو است و تمام این قله‌ها به‌جز قله کله‌قندی بالای 4هزار متر ارتفاع دارند.
توصیف دنا و زیبایی هایش
سعید مهریان در توصیف زیبایی های دنا و قلل کشف شده جدید می نویسد : در فرشی که پر از نقش و نگارو هر نقش و نگاری تجسم نیروهای حیات است، نقشمایه کوه پازن پیرچون عقابی است که به هوا برخواسته است. در این فرش که دست بافت خداست، با درخت و پرندگان و چشمه و نقش و نگارهای دالبری و دلبری و نقشمایه های مثلثی کوه ترسیم شده است، یک وجب مانده تا انتهای این فرش قالب تصویری سروهای کوهی که یکی ازعمیق ترین مفاهیم زندگی و فلسفه زیستن و شعله ور شدن ازعشق ورهیدن از بندزندگی است، نقش پردازی شده است.
یک چشمه با چند سیاه چادردر دشت اسد چاتی، زنی قشقایی که طفلش را در کوله پشتی چادرش جای داده و چشمان دخترک ترک که در آغل پلک آرمیده است. پای چشمه بره هایی  جست و خیز می کنند.کمی آن سوتر یک خروس که ساعت شماطه دار و سنتی  عشایر است بر سنگ چینی  صدای دل انگیزقوقولی تولید می کند .
در قبله اسدچاتی قلل دو قلوی کل ولی و ریزرنه  قراردارد که چون شتر دوکوهانه در کنار جاده اقلید و در ابتدای دشت آب نهر آرمیده است. این شتر انگار به  دشت رفیع و سرسبز مارپیچ نگاه می کند که در بالادست اسدچاتی است. مارپیچ یادآورباغات معلق بابل و در اریبهشت پر از گل های آلاله وحشی است.
همه این نقشمایه ها در این فرش مثل قالیچه ی پازریک با رنگ های سبز ، خاکی و خاکستری ، قهوه ای ، آجری و آبی در کارگاه قالی بافی خدا و به سبک قالی های ایرانی آفریده شده است.
رج به رج و گره به گره در این جا از فرش تا عرش رنگ است و در میان این همه رنگ، بی رنگی در میان عشایر چه لر و چه ترک موج می زند. بی گمان خدا طراوت دستانش را در این حوالی به لطافت گل ها وصفای باطن مردم ایل بخشیده است.
گوسفندان از دوشلواره تا اردکرو و کمل بک خطیر سوخته ردیف به ردیف در حال چرا هستند و اسب ها در دشت خیال یورتمه می روند. اسکارف ابر بر پیشانی بلند پازن پیر و هدلایت ستاره ها که شکوه شب را دوچندان می کند، مثل اخگر اجاق عشایر می درخشند.
آه این دشت فرش زندگی ماست. فرشی که قدیمی تر از پازریک و بسیار بزرگ تر و خوش و رنگ و نگارتر از فرش بهار کسری ست و این فرش نه مثل پازریک به دست مغول ها افتاد و نه مثل بهار خسرو به دست اعراب تکه و پاره شد. 
خدا خود نگاهبان این فرش بوده است. چه زیبا است این فرش که ترنج هایش حوضچه های آب اسدچاتی و خطیر سوخته است و مروارید سنگ ریزه ها ته جوی پروپیچ و خم آن غلطان و جواهر بلورین آب در آن درخشان است . هر قطعه سنگ یاقوتی است که در فرش دست بافت اسدچاتی و مارپیچ تکرار شده است.
با این که چندین بار مسیر صعود به قله پازن پیر را از جبهه جنوبی طی کرده ام ولی همیشه هنگام صعود این مسیر برایم تازگی و جذابیت دارد و این بار هم که در یک صعود مشترک تحقیقاتی (گروه ضامن آهو وگروه مورگل) با سرپرستی بنده (سید سعید مهریان) از مبدا راهدارخانه آب نهر به یال شرقی پازن پیر صعود می کردم زیبایی های مسیر را به چشم می کشیدم.
اگر چه که دشت رفیع مارپیچ در شهریور ماه لطف و صفای بهار را ندارد و در این دشت هیچ اثری از گل های آب دوست آلاله های وحشی نیست ولی هنوز چشمه گردنه مارپیچ و زندگی در آن جاری است.
اگر این چشمه و لطف و صفای آن نباشد بازهم مارپیچ زیباست که صخره و سنگ سرد هم در چشم کوه نوردان زیباست. البته طبیعت به هر زمان و هر فصلی زیبایی خاصی می دهد.
چند دقیقه ای با همنوردانم (شفیعی و جعفری) پای این چشمه برای صرف صبحانه نشستم. برخلاف همنوردانم من هیچ میلی به غذا نداشتم. بعد از صرف صبحانه در حالی دست حریر نسیم چهره نوازمان بود کوله بار همت را بستیم و راه افتادیم. جوی بلند و پر و پیچ و خم مارپیچ که دشت بزرگی را در ارتفاع بالاتر از 3200 متر درنوردیده کاملا خشک شده است. مثل ماری که پوست انداخته و به جز پوست اثری از آن نیست. اگر گتر نداشته باشی خاربوته های کنار پاکوب مارپیچ مثل نیش مار در پاهایت عمل می کند.
انتهای دشت مارپیچ  به چشمه خطیر سوخته که بیش از 3هزار متر ارتفاع دارد ختم می شود و من و همنوردانم برای استراحت و برداشتن آب راهمان را به سوی این چشمه کج کردیم . لحظاتی کنار چشمه نشستیم و مثل چمن زار که زبان چشمه را می فهمد به صدای ترنم آب گوش فرا دادیم. پروانه ای که بال زدنش مثل پلک زدن دخترکم بود آن حوالی رقص کنان دور و برم می چرخید و من دخترک بازیگوشم را آن لحظه به یادآوردم که موهایش همیشه  امتداد نسیم  و دستانش ادامه یک درخت است. احساس کردم که نسیم بر جانم می وزد و اشک شوق درچشمان من شط سبز زندگی شد.
و این چشمه که پای مارپیچ می جوشد برای من و آن پروانه بازیگوش و هاجر و وحید و ساقه های چهار گوش پونه ، دریای امید بود. آری یک چشمه برای لب های تشنه دریای امید است و من ظرف آبم را پر از امید کردم و با همنوردانم از کوه صبر،خودم را به صخره های ستبر کرو خدا رساندم.
بالای قله کرو خدای غربی دست به دعا شدم: خدایا من عاشق کوهم و از هیچ ارتفاعی به جز ارتفاع خود برتر بینی نمی ترسم پس مرا برای رسیدن به همه قله ها و ارتفاعات جز ارتفاع هولنک خودبرتر بینی یاری بفرما.
از کل کروخدا که 3711متر ارتفاع دارد در دره گرگی (حدفاصل کروخدا و دیمه پازن پیر) فرود آمدیم. دره گرگی که تنگ و باریک و کوتاه ست را بعد از چند دقیقه پشت سرگذاشتیم و وارد دره خرسی شدیم . دره خرسی حدودا 3600متر ارتفاع دارد و نهرآبی که بهار درآن به واسطه ذوب شدن یخچال پازن پیر تشکیل می شود، کاملا خشک شده است. به جای نهرآب پاهای من و همنوردانم در دره خرسی جاری بود مثل صدای پای آب در دفتر شعر سهراب. با هر قدمی که بر می داشتیم و هر قطره عرقی که می ریختیم گلبوته امید می رویید و دره خرسی چه سرسبز و خرم شده بود.
از قله ای ناشناس که  مشرف بر دره خرسی ست و سمت غروب خورشید قرار دارد بالا رفتیم. ارتفاع این قله 3810متر است. نامش را قله زال گذاشتم. از زال که فرود آمدیم ناهار را پای این قله میل و حدود یک ساعت آن جا استراحت کردیم.
بعد از استراحت باز کوله بار همت را بستیم و از سینه کش و چالش با صخره و سنگ بالارفتیم. ستیغ صخره های یال شرقی پازن پیر بعضا قمه مانند بود بنابراین با  ریسک و خطرپذیری و البته با احتیاط از آن بالا می رفتیم.
لحظات نفس گیر و بسیار هیجان انگیزی بود. به ارتفاع حدودا 4980متری که رسیدیم متر به متر جی پی اس می زدم. بر ستیغ یک صخره جی پی اس ارتفاع 4001متر را نشان داد و نهایتا امر در بالاترین نقطه قله ای که نام آن را از دیمه ( یال شرقی پارن پیر ) اقتباس کردیم جی پی اس ارتفاع 4034متر را نشان داد. در فاصله حدودا نیم ساعته با این قله ، قله دیگری قرار دارد که جی پی اس ارتفاع آن را 4052متر نشان داد ، دوستان پیشنهاد دادند نام این قله را شاهین بگذاریم .
به این ترتیب ظرف یک روز دوقله بالای چهار هزار متر در یال شرقی پازن پیر شناسایی شد.
تصاویر تکمیلی
 
برچسب ها: دنا ، قله شاهین ، قله دیمه
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار