درحال حاضر رسانههای نوین باعث شدهاند تا روابط میان انسانها و همینطور دولتها و ملتها تنوع تازهای پیدا کند و با توسعه این تنوع جوامع بیشتر و بیشتر سیاسی شوند. اما رسانههای نوین که با بازیگرانی جدید روبهرو شدند ضمن به رسمیت شناختن بازیگران پیشین توانستهاند کارکرد سیاست را از حوزه اختصاصی به حوزه عمومی بیاورند، اطلاعاتی که امروزه در دست کاربران این رسانهها ردوبدل میشود و تاثیری که این اطلاعات در روند شکلگیری افکار عمومی دارد گستره تازهای از کنشگری و قدرت را در امر سیاسی وارد کرده است که تا پیش از این به این شکل و به این گستردگی قابل مشاهده نبوده است. به عبارت دیگر اگر باور داشته باشیم که اطلاعات قدرت است اکنون قدرت در دست کاربران این رسانهها در حال شکلگیری است، نوپا بودن این رسانهها در کنار محدودیت مهارتهای کاربری کاربران هنوز نتوانسته واقعیت این قدرت را به نمایش بگذارد اما معنی کنشگری سیاسی را شکل داده است. در این راستا با توجه به اینکه رسانه ابزار قدرت است و پیش از این مالکیت و اثرگذاری عرصه سیاست بر آن به عینه قابل مشاهده بود…
اکنون رسانه آزاد از محدودیتها و اعمال نظرهای دولتها در اختیار کاربران یا به عبارتی در اختیار مردم قرار گرفته است که تعبیر دموکراسی آتنی را به عبارتی شکل داده است! به واسطه فناوریهای جدید و خلق روشهای نوین ارتباطی و رسانههای نوین کنترل دولتها و تسلط مالکین بزرگ رسانهای به حداقل رسیده و این رسانهها ارزان و آسان و سریع اطلاعات را منتشر میکنند! از این رو اثربخشی رسانههای نوین در امر سیاسی را میتوان از دو بعد مورد توجه قرار داد نخست آنکه بستر آگاهیسازی را برای همه مردم فارغ از هر نوع تعلق و ارتباطی فراهم میکنند و دوم آنکه در بلندمدت موجب شکلگیری مطالبات میشوند و این مطالبات بستری برای کنشگری در امر سیاسی در حوزه عمومی میشود.
نگاهی به وضعیت کنشگری سیاسی در بهار عربی درسال 2010 در کشورهای عرب که با استفاده از فیسبوک تصویری متفاوت از مطالبات سیاسی را به نمایش گذاشتند یا بهرهگیری اردوغان در کودتای 2016ترکیه از این ظرفیت برای گردهمآوری طرفداران و در عین حال مقاومت مردمی ایجاد شده در روزهای اول حمله روسیه به اوکراین در سال 2021 در این کشور جملگی بیانگر جایگاه این رسانهها در بسیج شهروندان در امر سیاسی و بسترسازی برای طرح مطالبات در فضای مادی دارد! ازاینرو اگر رسانه را کانون تحول و تولد قدرت نرم در عرصه سیاسی بدانیم و قدرت نرم را عمیقتر از قدرت سخت در ایجاد تغییر و تحولات سیاسی معنا کنیم میتوانیم این مهم را بستری برای در دستگیری قدرت نرم از سوی مردم تعریف کنیم! در نظریههای جدید، قدرت ماهیت نرمافزارانه پیدا کرده و قدرت نرم به عنوان چهره سوم قدرت، پس از قدرت نظامی و اقتصادی توسط نظریهپردازانی همچون جوزف نای معرفی شده است.
ظرفیتهای ارتباطی و رسانهای را میتوان یکی از عناصر قدرت نرم آن نامید(1)؛ اما اینکه این قدرت در دست کیست و جایگاه کنشگری را چه کسی به دست گرفته امری است که با تولد رسانههای نوین جایگزین تازهای به جای دولتها پیدا کرده و ظاهرا آن مردم هستند! به عبارتی بستر رسانههای نوین فرصتی برای توسعه سیاسی در جوامع فراهم کرده است که با بهرهگیری از اطلاعات و ارتباطات فرصت تازهای برای شناخت و آگاهی به دست آورند و فضاهای تازهای در شکلدهی روابط اجتماعی فراهم کنند. توسعهای که در بستر قدرت حاصلشده از اطلاعات و ارتباطات میتواند ضریب اثربخشی کنشگری سیاسی را بیش از احزاب و تشکلهای سیاسی بیشتر کند. کاربران در رسانههای نوین در معرض انتخاب و تصمیم هستند. آنها با اتکا به قدرت ناشی از فناوری در این رسانهها با عضویت در شبکههای ارتباطی میتوانند سطح تعامل و مهارت و آگاهی خود را ترسیم کنند کاری که معمولا تشکلهای سیاسی با (2) کادرسازی و آموزش و…. تبیین میکنند، آنها کنشگرانی انتخابگر هستند که با اتکا به گسترده اطلاعات با بهرهگیری از عقلانیت مدنی میتوانند در عرصه تصمیم و تصمیمسازی قرار گیرند! این مهم حتی عملا نوعی درگیرسازی(3) ذهنی برای کاربران ایجاد میکند که بستری برای ترغیب ذائقهها به سوی امر سیاسی است! نتایج تحقیقی (4) که روی دانشجویان و آگاهی سیاسی آنها در دانشگاه علامه صورت گرفته موید آن است که میانگین آگاهی سیاسی به تفکیک محتوای مصرف شبکههای مجازی تفاوت معنیداری داشته است، بهطوریکه دانشجویانی که از محتوای خبری و مذهبی شبکههای مجازی استفاده میکنند، آگاهی بیشتری نسبت به سایر گروهها دارند.
همچنین رابطه خطی بین میزان مداومت در مصرف و میزان آگاهی سیاسی دانشجویان مورد تایید واقع شد و نوع رابطه نیز مثبت و مستقیم است. همبستگی بین متغیرهای میزان استفاده از شبکههای مجازی و آگاهی از جناحبندیهای سیاسی و قوانین انتخاباتی و تقسیمات کشوری مثبت و معنادار بوده است. این مهم بیانگر نقش موثر رسانههای نوین در ارتقای آگاهی سیاسی کاربران و ایجاد فرصتهای نوین برای کنشگری است. مشارکت در کارزارهای مجازی در اعتراض یا حمایت از یک موضوع اجتماعی یا سیاسی نمونهای از این انتخابگری و تصمیمگیری است! در پژوهش(5) دیگری در سال 1397 مفاهیمی چون شفافیت، آگاهیبخشی، بسیج، تقویت شبکه مدنی، ارتباطات میانفردی، تقویت قدرت نهادهای مدنی و احزاب و…. نیز مورد تایید قرار گرفته بود! ازاینرو رسانههای نوین کارکردی متفاوت در عرصه کنشگری سیاسی وارد کردهاند که بستری برای رونق توسعه سیاسی و جایگاهی برای هویتبخشی سیاسی به کاربران و فضایی برای شکلگیری مفاهیم اصلی در تشکلهای سیاسی و مدنی است!
1 -https: //mediastudies.srbiau.ac.ir/article_8210_4913a4aedf18a99fdf87c6ed38c3db4a.pdf
2- برخی معتقدند که گسترش سریع وبسایتها و شبکههای اجتماعی مجازی، میتواند بهترین امیدواری در دوران معاصر برای تقویت احزاب سیاسی و دموکراسی باشد. (نوریس، 2001: 2) .
3-http: //pajuhesh.irc.ir/product/article/show/id/242541
4-https: //journals.atu.ac.ir/article_10739_361748e18cd18483bd3c4348e91ae8db.pdf
5- https: //img9.irna.ir/d/r2/2019/06/09/0/156379067.pdf