تابناک فارس به قنل از فارس: بر اساس آماری که در سال 97 به دست آمده است، 24 میلیون از جمعیت 80 میلیونی کشور تا سال آینده سالمند میشوند. در آمارهای سرشماری کشور در سال 95 حدود 10 درصد از جمعیت کل کشور را سالمند نشان داده است.
سوغات توسعهیافتگی
حدود یک قرن است که کشورهای توسعهیافته در حال تجربه کردن پدیده سالمندی در جمعیت خود هستند. اگرچه سالمند شدن جمعیت به معنی بیمار بودن نیست اما بخش قابل توجهی از منابع و بودجه کشور به تامین هزینههای درمانی سالمندان اختصاص داده میشود. یکی از راههای کاهش این هزینهها در جوامعی که سیر سالمند شدن جمعیت را در پیش گرفتهاند، پیشگیری از ابتلاء به بیماریهای مختلف در جوانی است.
پیش به سوی سالمندی
یک کارشناس جامعه شناسی با اشاره به عوامل تاثیرگذار بر روی پیشبرد یک جامعه به سمت سالمندی به خبرنگار ما میگوید: بیکاری، افزایش سن ازدواج، اشتغال زنان و ... از اصلیترین علل کاهش میزان باروری در جامعه امروز ماست.
رسول افخمی ادامه میدهد: اگر در رفع این موارد اقدامات موثری در همین ابتدای راه بتوانیم انجام دهیم، پیر شدن جمعیت خود را میتوانیم به تاخیر بیندازیم.
وی با تاکید بر به تعویق انداختن ازدواج در قشر مرفه جامعه عنوان میکند: با افزایش رفاه و فناوری روز در جامعه شهری و روستایی ما، امروز شاهد افزایش سن ازدواج و متعاقب آن فرزندآوری هستیم.
افخمی معتقد است: در میان افراد مرفه این جوامع که با مشکل اقتصادی و بیکاری نیز مواجه نیستند به دلیل اینکه از پذیرش مسئوولیت سر باز میزنند، تمایل به تشکیل خانواده وجود ندارد و اگر هم ازدواجی انجام گیرد به بهانههای مختلف تمایل به فرزندآوری نشان داده نمیشود.
نقصان فرهنگی
بیتا که 38 سال دارد با وجود اینکه 11 سال از زمان ازدواجش میگذرد و مشکلی برای باروری نیز نداشته، شخصا از باردار شدن جلوگیری کرده است، هنوز هم تمایلی برای بچهدار شدن ندارد و علاوه بر مسائل اقتصادی با تاکید بر دشواری نگهداری و تربیت فرزند همچنان باردار شدن را به تعویق میاندازد.
یک کارشناس ارشد مشاوره در حوزه خانواده اظهار میکند: متاسفانه شاهد کاهش حس مسئوولیتپذیری در زوجهای جوان هستیم که تمایل آنها را در حد قابل توجهی برای پدر و مادر شدن کاهش داده است.
الهام سودمند میافزاید: بیشک مسایل اقتصادی بر این روند تاثیر بسزایی دارد اما عدم پذیرش مسئوولیت موضوع دیگری است که نشان میدهد برای ترویج فرهنگ ازدواج و فرزندآوری نیاز به انجام اقدامات فرهنگی گسترده داریم.
وی با اشاره به موارد تاثیرگذار در این تغییر نگرش در نسل جدید که با نسل پیش از خود تفاوت محسوس دارند، بیان میکند: افزایش تسهیلات در زندگی نوین شهری، برنامههای ماهوارهای و ترویج فرهنگ بیگانه در جامعه ما و ... در این روند تاثیر فراوان داشته است.
سودمند توصیه میکند: لازم است تا با در نظر گرفتن تسهیلات مناسب برای تشویق نسل جدید برای فرزندآوری روند موثر و مداومی در پیش گرفته شود تا از قرار گرفتن جامعه در روند حرکت به سوی سالمندی جلوگیری شود و یا حداقل این روند به تاخیر بیفتد.
اقتصاد به سبک سالمندی
افزایش جمعیت سالمند بر نیروی کار تاثیر مستقیم میگذارد چرا که وجود نیروی جوان و کارآمد، سرمایه جوامع است که میتواند در توسعه و پیشرفت اقتصادی نقش مهمی ایفا کند. در حال حاضر شاهد این هستیم که میزان ازدواج کاهش یافته است و تاخیر در ازدواج وجود دارد و این تاخیر به تاخیر در باروری نیز منجر میشود. امروز متوسط سن ازدواج در زنان ایرانی به ۲۴ سال و در مردان ایرانی نزدیک به ۳۰ سال رسیده و از زمان ازدواج تا اولین باروری هم به طور متوسط ۴ سال فاصله است. در حال حاضر در کشور ۱۳ میلیون نفر فرد در شُرف ازدواج داریم که آماده ازدواج هستند که حدود ۶.۵ میلیون دختر و ۶.۵ میلیون پسر هستند، اما اگر این ۱۳ میلیون نیز هم اکنون هم ازدواج کنند، باز هم اتفاقی برای جمعیت کشور نمیافتد چرا که فرهنگ خطرناک بیبچگی، دیربچگی و یا تکبچگی در کشور جا افتاده است.
متاسفانه در روند استخدام برای مشاغل نیروهای مجرد در اولویت قرار داده میشوند و این در حالیست که باید افراد متاهل و بچهدار اولویت داشته باشند تا برای داشتن فرزند شرایط مالی نامناسب نداشته باشند.
امکان باروری
بارداریها باید با فاصله شیردهی مناسب اتفاق بیفتند تا فرزند اول بتواند تا 2 سال از شیر مادر تغذیه کند. اگر به افراد بچهدار تسهیلات مناسب داده شود میل به فرزندآوری بیشتر نیز تقویت میشود. درست است که تا قبل از 30 سالگی برای بانوان باروری توصیه میشود، اما زنانی هستند که تا ۵۴ سالگی نیز قدرت بارداری دارند با این تفاوت که بارداری در سن بالا به مراقبت بیشتر نیاز دارد و وظیفه وزارت بهداشت دشوارتر میشود. بر این اساس افرادی که در سن بالا ازدواج میکنند نباید تصور کنند امکان بچهدار شدن ندارند.
اگر روز به روز با کاهش روند فرزندآوری مواجه شویم، روزی را تصور میکنم که تعداد مو خاکستریها در خیابان بیشتر از جوانان باشد و شور و نشاط جوانی در جامعه افول کند و این بشود که از داستان ما با عنوان شهر خاکستری یاد شود...