دکتر نصراللهی زاده و جریان اصلاحات باید پاسخگو باشند نه طلبکار
در چند روز آینده رییس جمهور بعدی مشخص خواهد شد و فصل جدیدی از اداره کردن جامعه در آینده قابل مشاهده است. در ۸ سال گذشته در چنین روزهایی جریان اصلاحات در استان کردستان ادعای حق بودن را میکرد و خودش را در جایگاه و مسند قدرت قرار میداد که میتوانند مشکلات جامعه را در استان کردستان حل کنند.
به گزارش تابناک کردستان، این جریان با ادعای اینکه در دولت نهم و دهم مشکلات جامعه و مردم چند برابر شده بود و از کارنامه دولت مورد نظر خودشان یعنی دولت دوم خرداد سال ۱۳۷۶ دفاع میکردند این بار قصد و عزم خودشان را برای رییس جمهوری سال ۱۳۹۲ را جزم کرده بود. اما جریان اصلاحات در استان کردستان که توسط دکتر جلالی زاده و اساتید دانشگاه از جمله دکتر نصراللهی زاده اداره میشد صدای بلندی نسبت به جریان اصلاحات در تهران داشتند و دلیل آن وجود تنوع قومی و مذهبی در این استان بود.
این آقایان از طریق این تنوع مذهبی یک فضای دو قطبی را استان شکل داده بود و خودشان را حامی مردم کرُد و اهل تسنن قرار میدادند و در مقابل نظام اسلامی را دشمن اهل تسنن تعریف کرده بودند که جریان اصلاحات میخواهد در برابر یک دشمن از اهل تسنن دفاع کنند. این فضای دو قطبی که جریان اصلاحات در استان ایجاد کرده بودند بصورت علنی جامعه و مردم را فریب دادند و رییس جمهور مورد نظر آنها یعنی آقای حسن روحانی با رای بالای ۷۳ در استان کردستان مواجه شد و حتی آقای روحانی نمیتوانست باور کند که جریان اصلاحات چطور این رای بالای را در استان کردستان جمع کرده بودند.
اما نکته مهم اینجاست که بعد از انتخابات سال ۱۳۹۲ این فضای دو قطبی همچنان بر جامعه وجود داشت و هر موقع جریان اصلاحات در میدان قدرت خطری را احساس میکرد مجددا این فضای دو قطبی بین شیعه و تسنن را گرم میکرد و در زیر سایه این فضا به فریب دادن مردم مشغول میشود. این به عنوان مقدمه بود که ما فضای انتخاباتی سال ۱۳۹۲ را خوب درک کنیم تا متوجه شده باشیم که جریان اصلاحات در استان کردستان چطور به مسند قدرت است.
اما اینجا باید از جامعه دانشگاهی استان کردستان انتقاد کرد که چرا در این بازی سیاسی جریان اصلاحات اسیر شده بودند؟ آیا جامعه دانشگاهی ما فکر کرده بود که این فضای دو قطبی بین شیعه و تسنن چه نتایج خطرناکی از جمله جنگها مذهبی را ایجاد میکنند؟ امروز ما شاهد جنگها مذهبی در منطقه هستیم چطور جامعه دانشگاهی ما این نکته را درک نکرده بودند؟ ما منکر اختلافات بین شیعه و تسنن نیستیم، ولی مخالف جنگها مذهبی هستیم و مشکلات و مسائل مذهبی را باید از طریق روشها منطقی حل کرد و همچنین ما همیشه موافق کسب قدرت اهل تسنن در مدیریت کشور هستیم و اینکار را برخلاف روش جریان اصلاحات بلکه از طریق گفتگو و تعامل با نظام اسلامی انجام خواهیم داد و مسیر ما طولانی است، ولی این مسیر نیازمند به درک و فهم علمای و روحانیون دو مذهب اسلامی میباشد.
متاسفانه جامعه دانشگاهی استان کردستان به امید اینکه در مسند قدرت باشند با جریان اصلاحات شریک شده اند و در واقع میتوان گفت که امروز جامعه دانشگاهی استان کردستان در ایجاد این شرایط نامناسب اقتصادی و سیاسی در استان کردستان سهم مهمی دارند و روزی باید این جامعه دانشگاهی را مورد سوال قرار داد که چطور شماها جامعه و مردم را فریب دادید؟ مگر برای شماها حقیقت و شناخت مهم بود یا کسب مسند قدرت؟
حتی امروز بعد از گذشت ۸ سال از این انتخاب اشتباه و نادرست جامعه دانشگاهی ما متاسفانه شاهد حمایت مجددا از جریان اصلاحات هستیم و نمونه بارز آن دکتر نصراللهی زاده است که به جای اینکه از مردم عذرخواهی کنند و به جریان اصلاحات پشت کنند متاسفانه از کارنامه غلط و اشتباه دولت دکتر رحانی حمایت میکنند.
کارنامه غلط و اشتباه دولت روحانی بر کسی مخفی نیست و سیاستها غلط اقتصادی دولت او در استان کردستان چیزی به جز فقر، فلاکت و دزدی از جیب مردم نیست و از طرف دیگر جریان اصلاحات در استان کردستان به جای اینکه به فکر جبران آسیبها این ۸ سال گذشته باشند متاسفانه خودشان را در مقام طلبکار از استان قرار میدهند و همین آقایان در استان کردستان ۸ سال در مسند قدرت بودند و امروز باید پاسخگو این ۸ سال باشند و به مردم حق بدهند که دنبال مطالبههای اقتصادی و اجتماعی از این آقایان باشند.
از طرف دیگر شکل و مدیریت و همچنین انتخاب شدن پستها کلیدی در استان کردستان در این ۸ سال گذشته نه براساس تخصص و نه تعهد بلکه صرفا براساس مشارکت و قبول کردن منطق غلط و اشتباه دولت اصلاحات بود. اگر کسی این منطق غلط را قبول میکرد مسلما در پست کلیدی قرار میگرفت و اگر این منطق غلط را رد میکرد مسلما جز بیگانگان تلقی میشد و امروز نمونههایی را در استان مشاهده میکنیم.
دکتر نصراللهی زاده و حسین فیروزی و مدیر کل صمت استان جز افرادی بودند که این منطق غلط را با قیمت کسب قدرت با دل و جان قبول کرده اند و مشکلات امروز اقتصادی در سطح استان توسط این افراد ایجاد شده است.
وقتی مدیر کل صمت استان از افزایش قیمتها استقبال میکنند و برای فریب دادن مردم به فروشگاهها مواد غذایی میرود و از افزایش قیمت، ولی به نام ثابت بودن قیمتها دفاع میکند و از طرف دیگر دکتر نصراللهی زاده که خواهان توسعه استان بود، ولی خودش و مابقیه مدیران بخشی از موانع توسعه استان تلقی میشد و این موانع از طریق استخدامها بی برنامه و عدم تخصص و صرفا بخاطر قبول کردن منطق غلط و اشتباه انجام میشد خودش یکی از موانع توسعه در استان کردستان محسوب میشود.
همچنین در استان کردستان ما شاهد صفهای طولانی مواد غذایی بودیم که جریان اصلاحات در استان و حتی کشور آن را نتیجه سیاستها فشار حداکثر آمریکا میدانستند در حالی که این نتیجه سو مدیریت آنها بود و گرنه تحریمهای آمریکا با شرایط موجود تاثیر دارد نه نسبت.
"تاثیر" یعنی این تحریمها در کنار مابقیه مسائل و مشکلات مدیریتی که زمینه چنین شرایطی را فراهم کرده است و اگر زمینهها از جمله مدیریت و سیاستها اقتصادی صحیح وجود داشت مسلما تاثیر تحریم کمتر از آن چیزی بود که همه ما تصور میکردیم، ولی "نسبت" یعنی علت اصلی مشکلات اقتصادی ما تحریمها امریکاست. اگر علت اصلی مشکلات و مسائل اقتصادی تحریمهای آمریکا باشد پس شما اصلاح طلبان در اداره کشور چه کار میکنید؟ چرا شما کاری انجام نمیدهید؟ اگر تحریم علت اصلی باشد، پس چرا شماها در ۸ سال گذشته ادعای بر طرف کردن مشکلات اقتصادی را به مردم قول میدادید؟ برای همه ما معلوم و مشخص است که تحریمها در وضعیت کشور تاثیر دارد نه نسبت و علت اصلی این مشکلات و شرایط اقتصادی سوءمدیریت و بی لیاقتی جریان اصلاحات در استان و کشور است.
مختار سلیمانی