مثل این بود که مهم ترین خبر عمرت را می شنوی، جنگ شروع شد، حالت دگرگون شد، از بچه های جنگ زده ای که به مدرسه تان آمده بودند، کنجکاوانه سؤال می پرسیدی انگار التهاب داشتی.
کد خبر: ۱۳۰۱۸
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۱:۵۱ 12 March 2015
تابناک بوشهر -  برادر شهید نادر پهلوانی از شهرستان دیلم می گوید: برادرم نادر که برای رسیدن به درجه رفیع شهادت بسیار بی تابی می کرد خیلی زود به آرزویش رسید وتنها باگذشت 32 روز از اعزام به جبهه های حق علیه باطل به ملکوت اعلا پیوست .

به گزارش ایرنا ، اکبر پهلوانی در بیان گوشه ای از خاطرات خود در مورد برادر شهیدش می گوید: حالا خیلی سال است که تو از میان ما رفته ای و پیکرت در امامزاده شاه عبدالله شهرستان دیلم دفن است اما ما هنوز حسرت دیدارهای نداشته ی تو را داریم، هنوز حسرت آرزوهای به بار ننشسته ی مادرمان دلم را می لرزاند هنوز صدای پدرمان، که شب ها آرزوهایش را برایمان می گفت، در گوشم طنین می اندازد.

اول بهمن ماه سال 1344 بود که در روستای عامری متولد شدی و با تولدت بود که خانه دوباره حال و هوایش عوض شد، همه سراپا شور و شعف شدند، اسمت را نادر گذاشتیم، روزها از پی هم گذشت، دانش آموز دوره راهنمایی بودی که خودت را برای رفتن به مدرسه آماده می کردی.

مثل این بود که مهم ترین خبر عمرت را می شنوی، جنگ شروع شد، حالت دگرگون شد، از بچه های جنگ زده ای که به مدرسه تان آمده بودند، کنجکاوانه سؤال می پرسیدی انگار التهاب داشتی.

اوایل بهمن ماه 1361 یعنی یک ماه پیش از شهادتت، دور یکی از عکس هایت نقاشی کشیده و آن را قاب کرده بودی، با تعجب ازت پرسیدم این دیگر چیست روی طاقچه و تو گفتی: برای بعد از شهادتم است.

به شوخی بهت گفتم: من کجا و برادر شهید بودن کجا؟ اما تو صاف و محکم جوابم را دادی و گفتی: مطمئن باش به آرزویت می رسی و من متحیر شدم،آخر علاقه ات را به جبهه و جنگ نمی دانستم و فکر نمی کردم برادر 17 ساله ام به چیزی غیر از درس فکر کند اما وقتی یازدهم بهمن ماه سال 61 یکی از دوستانت خبر آورد که به جبهه رفته ای، حرف های آن روزت برایم معنا پیدا کرد.

راستی چه کسی تو را این قدر مطمئن می کرد، که صاف بایستی و بگویی شهید می شوی و یا حتی در نامه ات بنویسی: این آخرین نامه ام است نوشته بودی آن جا آرپی جی می زنی و من متحیر بودم از تو و سن کمت و هنوز هم با گذشت چند سال متحیرم.

تو راست می گفتی آن نامه، آخرین نامه ات بود، چرا که چند روز پس از آخرین نامه ات در حالی که 32 روز در جبهه ی حق علیه باطل جنگیدی، در روز سیزدهم اسفندماه سال 1361 در شرهانی دشت عباس بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرت، به همه دنیا و وابستگی هایش پشت کردی و برای همیشه راه حق را انتخاب کردی .

ﺷﻬﻴﺪ پهلوانی در ﺳﺎل 1344 در روﺳﺘﺎی ﻋﺎﻣﺮی از تواﺑﻊ ﺑﺨﺶ دیلم در ‫ﺧﺎﻧﻮادﻩ ای ﻣﺬهبی ﺑﺪﻧﻴﺎ ﺁﻣﺪ و در همان کودکی از لحاظ اﺧﻼﻗﻰ و ‫صمیمیت در ﺑﻴﻦ داﻧﺶ ﺁﻣﻮزان ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﻮدﻩ و همه ﻣﻌﻠﻤﻴﻦ از او ‫تعریف و تمجید ﻣﻰ ﻧﻤﻮدﻧﺪ.

ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺎ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﺑﻈﺎهر ﻣﺴﻠﻤﺎن و اﻧﻘﻼﺑﻰ ‫ﺳﺨﺖ ﻣﺨﺎلف ﺑﻮد. او ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮادﻩ های ﺑﻰ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ تماس داﺷﺖ و ‫ﺁﻧﻬﺎ را کمک ﻣﻰ کرد ،در ﻣﺠﺎلس ﻣﺬهبی ﺣﻀﻮر ﻓﻌﺎل داﺷﺖ و ﺑﻪ ‫ﻧﻤﺎز و روزﻩ ﻋﻼﻗﻪ و ﻋﺸﻖ داﺷﺖ و ﺑﻪ والدین ﺧﻮد ﺑﺴﻴﺎر اﺣﺘﺮام

‫ﻣﻰ ﮔﺬاﺷﺖ.

پیکر پاک این شهید والامقام چند روز بعد از شهادتش در امام زاده شاه عبدالله شهرستان دیلم به خاک سپرده شد.

شهرستان دیلم در شمال استان بوشهر 72 شهید والامقام تقدیم انقلاب ومیهن کرده است .

منبع: ايرنا
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار